بازیگری که از نقشهای منفی خسته است!
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۳۸۸۰۹
سریال تاریخی «جشن سربرون» که پخش آن در مقاطعی به تعویق افتاده بود، از سوی مدیران سیما، مناسب پخش در دو مناسبت همزمان نوروز و رمضان ۱۴۰۲ تشخیص داده شد. سریالی که به ماجرای خانهای قاجاریه و جشنی سنتی از پایان بافت قالی پرداخته است. قصه از اساس واقعیت دارد، اما کارگردانش آن را در فضایی تخیلی نوشته است تا به کسی برنخورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داستان «جشن سربرون» به دوران مشروطه برمیگردد و عنوان این سریال، یک اصطلاح درباره جشنی است که پس از پایان بافت قالی برگزار میشود؛ به این صورت که وقتی بافت قالی تمام میشود، قالی را از بالای دار میبرند و به اصطلاح میگویند سر قالی را میبُریم؛ این رسم، وجه تسمیه داستان و محور قصه است با این حال نام آن که در ظاهر مخاطب را با عنوانی خشن مواجه میکند، مدیران تلویزیون را وادار به تغییر عنوان سریال کرد، اقدامی که به مذاق برخی هنرمندان و سازندگان خوش نیامد.
اقدامی که به مذاق سازندگان خوش نیامد
نادر فلاح ـ بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ـ در گفت و گویی با ایسنا نسبت به تغییر عنوان سریال «جشن سربرون» که با عنوان «آتش و باد» این روزها شناخته میشود، انتقاد و در عین حال درباره کاراکتری که به عنوان «سرخو» در این سریال دیده شده است و شخصیتی منفی است، عنوان میکند که اغلب در کارهایی که به ایفای نقش پرداخته، شخصیتها منفی بوده و بیش از حد منفی بازی کرده است.
شخصیت «سرخو» هم به گفته فلاح تَهِ کاراکترهای منفی است و به همین دلیل اغلب بازخوردها، به دلیل بیش از حد منفی بودن، واکنشهای خوبی نبوده است.
نسبت به کاراکتری که ایفا کرده ام واکنش خوبی نداشتند
فلاح که اغلب با کاراکترهای منفی در آثار سینمایی و تلویزیونی شناخته میشود، درباره فیلمنامه سریال «آتش و باد» و ایفای نقش در آن، توضیح داد: زمانی که فیلمنامه را خواندم، قصهای که در آن تعریف شده بود، برایم جذاب بود؛ به هر حال درگیری دو ایل وجه دراماتیکی داشت و از آن طرف هم ماجراهای خان و مشروطه برایم جذاب بود و به طور کلی قصه، شخصیت پردازی و رویدادهایی که در قصه بود، همه جذابیت داشت. شخصیت «سرخو» هم که از ظاهر و باطنش مشخص است، شخصیت منفور و کاملا منفی است و جزو منفیترین کاراکترهای سریال محسوب میشود. ویژگی هایی، چون کینه توزی و انتقام جو بودن در ذات اوست، اما فقط به خان وفادار است و هیچ چیزی سرش نمیشود و قدرت طلب است. خیلیها نسبت به کاراکتری که ایفا کرده ام واکنش خوبی نداشتند، اما به هر حال یک بازیگر باید ایفاکننده این نقشها هم باشد.
بیش از اندازه منفی بازی کرده ام/ سرخو تَهِ کاراکترهای منفی است
او درباره علاقه اغلب بازیگران به نقشهای منفی و همچنین علت گرایش او به این نقش ها، اظهار کرد: من نقشهای منفی زیادی بازی کردم و خیلی علاقهمند نیستم، اما با توجه به اینکه کاراکترهای منفی عملگرا هستند و مدام برای دیگران مشکل و گره ایجاد میکنند، برای تماشاگران و خود بازیگران این کاراکترها جذاب هستند. شخصیتهای مثبت خیلی درگیری ندارند مگر اینکه در مرکز ماجرایی قرار بگیرند آن هم یک کاراکتر منفی مقابلش قرار دارد، اما، چون شخصیتهای منفی عملگراتر هستند برای بازیگران هم جذابیت بیشتری دارند. من هم نه اینکه کاراکترهای منفی را دوست نداشته باشم، اما تعداد نقشهایی که بازی کرده ام بیشتر منفی بوده است و بیش از اندازه منفی بازی کرده ام. از طرفی شخصیت سرخو در این سریال عمیقترین کاراکتر منفی بود که تاکنون آن را ایفا کردم.
آقایان کمی صبوری میکردند/ به سریال آسیب زدند
فلاح درباره اینکه پیش از این، سریالهایی با مضمون «آتش و باد» ساخته شده، در این سریال تا چه میزان تلاش شده نسبت به پردازش قصه و فضای آن نوآوری داشته باشند و از پرداخت تکراری به این جنس کارها بپرهیزند؟ اظهار کرد: بخش زیادی از مخاطبان مجموعههایی که در تلویزیون ساخته میشوند، افراد معمولی و مردم کوچه بازار اند که ارتباط خود را با سریالها میگیرند. نسبت به این سریال هم بازخوردهای خوبی دریافت شده است. به هر حال ضعفها و نقدهایی هم اگر باشد از نگاه کارشناسان شاید درست بوده باشد. علیرغم اینکه سریال در زمان بدی پخش خود را آغاز کرد، بازخورهای خوبی داشتیم. از طرفی نام سریال تغییر کرد، در حالی که عنوان «جشن سربرون» جذابتر بود و از آن مهمتر ماهیت این عنوان مشخص بود، اگر آن آقایانی که این تصمیم را گرفتند کمی صبوری میکردند، به عنوان سریال پی میبردند و البته که برای بسیاری ماهیت این عنوان شناخته شده بود و با تغییر آن به «آتش و باد» و حتی زمان پخش نه چندان خوب، به سریال آسیب زدند. این سریال میتوانست از ابتدای رمضان به عنوان سریال رمضانی روی آنتن قرار بگیرد و عنوانش هم «جشن سربرون» باشد، البته که با این وجود مخاطبان خودش را پیدا کرده است.
این بازیگر که برای اولین بار با مجتبی راعی، کارگردان آتش و باد همکاری داشته است، نسبت به این همکاری حس خوبی دارد و در این زمینه یادآور شد: خوشحالم که همکاری خوبی با آقای راعی داشتم و امیدوارم ایشان بیشتر کار کنند و همکاری ما هم بیشتر شود.
فلاح که در این سریال با حسین محجوب و محمود پاک نیت همبازی بوده است، همکاری با این بازیگران پیشکسوت را اتفاق خوبی عنوان کرد و گفت: این همکاری خیلی خوب بود و واقعا از این بزرگان به لحاظ کار حرفهای آموختم و خوشحالم که در کنارشان بودم. تعدادی بازیگران جوان هم در این کار حضور داشتند که خوب کار کردند و امیدوارم موفق باشند.
کارگردانی تئاتر «کابوسهای آنکه نمیمیرد»
فلاح که به گفته خود این روزها اغلب در سریالهای نمایش خانگی به ایفای نقش میپردازد، درباره فعالیتش در تئاتر، سینما و تلویزیون توضیح داد: در هر سه مدیوم فعالیت میکنم. این روزها بیشتر در شبکه نمایش خانگی هستم و در چند کار همکار دارم که هنوز پخش آنها مشخص نشده است. کار تلویزیونی هم دارم، اما نمیتوانم درباره آنها توضیح بدهم. اخیرا تئاتری با نام «کابوسهای آنکه نمیمیرد» را کارگردانی کرده ام که نویسنده آن امیرحسین طاهری است و ۲۸ فروردین ماه قرار است در تئاتر مولوی اجرا داشته باشیم.
منبع : ایسنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سریال نقش منفی کاراکتر های منفی عنوان سریال جشن سربرون کاراکتر ها بازی کرده آتش و باد نقش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۳۸۸۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۰ شخصیت برتر سریال «شوگان» که ما را شیفته این روایت حماسی ژاپنی کردند
مینیسریال شوگان یا شوگون (Shōgun) با اکشن، درام سیاسی و فضای تاریخی خود، موفقیت چشمگیری داشته و میلیونها طرفدار را جذب کرده است. بهعنوان یک مینیسریال، متأسفانه قرار نیست برای مدت طولانیتری سوار این قطار مهیج باشیم، زیرا این سریال تاریخی با انتشار اپیزود دهم به پایان رسیده و فضا را برای پخش سریالهای دیگر و ایجاد پایگاههای طرفداری موفق باز کرده است.
به گزارش روزیاتو، در تمام سریال شوگان شخصیت های به یاد ماندنی زیادی وجود داشت. برخی از آنها به شکل مشخصی منفور هستند، اگرچه این کار عامدانه با شخصیت های شرور انجام می شود. با این حال، دیگران به لطف سرگذشت جذاب و پیچیده، شخصیتها یا بازی بازیگرانی که نقش آنها را بازی میکنند، به شخصیتهای برجسته واقعی تبدیل شدهاند
بدون شک، برخی از شخصیتهای سریال شوگان بیش از دیگران برجسته بوده و احتمالاً در هفتهها، ماهها یا حتی سالهای آینده به خوبی در یاد طرفداران این سریال خواهند ماند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با بهترین شخصیت های سریال شوگان آشنا کنیم.
۱۰- لُرد ایشیدو کازوناریلُرد کازوناری شخصیت به شدت منفی و نفرت انگیزی است، یکی از آن شخصیت هایی که طرفداران دوست دارند از آن متنفر باشند. کاراکتر کازوناری با بازی ماهرانه تاکهیرو هیرا، آنتاگونیست اصلی سریال است و همیشه به دنبال راه هایی برای تضعیف لُرد توراناگا است.
او حسی جز نفرت نسبت به مهاجمان خارجی که در سواحل ژاپن ظاهر شده اند، ندارد و بیشتر به حفظ قدرت خود علاقه مند است تا آنچه برای امپراتوری ژاپن مناسب است. با این حال، کازوناری آنقدر شرورِ به یاد ماندنی و قابلی است که سخت است به خاطر استفاده از او در سریال خوشحال و خرسند نبود.
شرورهایی مانند کازوناری تنها هر چند وقت یکبار از راه می رسند، و اگر چه ممکن است منفور و قابل سرزنش باشند، همچنان جذاب و به شدت مغناطیسی باقی می مانند. تهدید محض و غرایز شیطانی آنها باعث می شود که نادیده گرفتن آن ها دشوار باشد، حتی اگر هیچ کس لزوماً با آن ها همدردی و همزادپنداری نکند.
۹- تودا هیروکاتسوتودا هیروکاتسو که با نام بونتارو نیز شناخته می شود، شوهر تودا ماریکو و یک سامورایی وفادار به لُرد توراناگا است. او یک شخصیت بدخلق و درمانده در سریال است، به این معنی که طرفداران سریال یا طبیعت منفعل-تهاجمی او را دوست خواهند داشت یا از آن متنفر خواهند بود.
بونتارو که یک جنگجو است، تجربهای نزدیک به مرگ را پشت سر گذاشته و جان سالم به در می برد، اما از اینکه تقریباً به خاطر بلکثورن نزدیک بود کشته شود نیز خیلی خوشحال نیست، کسی که از نظر او یک متجاوز و نیروی مهاجم اجنبی است.
بونتارو شوهر خوبی برای ماریکو نیست، اما پس از طغیانهای دوران مستی اش، نه فقط نسبت به او، بلکه نسبت به جان، نیز دیدگاه نرم تر و عذرخواهانه تری می گیرد. همزمان، به نظر می رسد که ماریکو به او اعتماد دارد، همسری ناراضی که به او اجازه می دهد یک تیر را دقیقاً از زیر بینی او شلیک کند، زیرا می داند که بونتارو به او صدمه ای نزده و آنقدر هم کارکشته است که تیرش را طوری شلیک کند که به هدف خورده و به او نخورد. بونتارو خوبترین فرد این داستان نیست، اما یک مبارز خوب و یک دارایی بزرگ برای جبهه توراناگا باقی میماند، حتی اگر او و جان دائماً خاری در چشم یکدیگر باشند.
۸- واسکو رودریگزنستور کاربونل یک بازیگر دستکم گرفته شده است که همیشه باعث افزایش کیفیت و جذابیت فیل ها و سریال هایش می شود، و شوگان نیز از این قاعده مستثنی نیست. او نقش رودریگز، ملوان پرتغالی را بازی می کند که در ژاپن با جان بلکثورن آشنا می شود.
رودریگز اگر چه با مهاجران بدجنس پرتغالی متحد است، اما رابطه دوستانه ای با جان ایجاد می کند، شاید به این دلیل که آنها اروپایی هایی در سرزمینی دور از وطن هستند که درکش نمی کنند. با این حال، رودریگز در زمینه فرهنگ و آداب و رسوم ژاپنی آگاه تر است. اگرچه وفاداری او جای تردید دارد، اما رودریگز یک شخصیت بسیار بامزه و دوست داشتنی است، با شوخی های لطیفش که در میان لحن جدی و خشن سریال، تسکینی کمیک و بسیار خوشایند است.
همچنین خوب است بدانید که جان به لطف نگرش منفعل-تهاجمی و در عین حال دوستانه رودریگز، در احساس بیگانگیِ ناخوشایندی که در این سرزمین عجیب و غریب دارد، کاملاً تنها نیست. با این حال، وفاداری رودریگز او را تا حدودی به یک علامت سوال تبدیل می کند، عمدتاً به خاطر اینکه تا حدودی شبیه یک انسان خیانتکار است که از پشت خنجر می زند.
۷-موراجیموراجی یک ماهیگیر پیر و اولین کسی است که با جان به زبانی که می فهمد صحبت می کند. از آنجایی که موراجی یک سامورایی نیست (ظاهراً)، تمایلی به خشونت ندارد و بدش نمیآید که مترجم موقت جان بلکثورن باشد. او به زبان پرتغالی (در عمل زبان انگلیسی) خیلی مسلط نیست، اما تمام تلاشش را میکند و میتواند پیام را به خوبی منتقل کند.
موراجی با حضور دلگرم کننده اش، با قلبی بسیار مهربان، نکات مفیدی را به جان یادآور می شود، وظیفه خود را به عنوان مترجم به خوبی انجام می دهند، و عمدتاً بدون ایجاد دردسر بیش از حد، فقط مواظب خودش است و زیاد حرف نمی زند که برای خود و دیگران دردسرساز شود. او پدربزرگ نازنینی است که هر کسی دوست دارد داشته باشد، مخصوصاً در سرزمین غریبه و عجیب مانند ژاپن از دیدگاه یک اروپایی.
گشاده رویی موراجی نسبت به جان به این دو اجازه می دهد تا لحظات کوتاهی از شناخت و شادی را پس از اتحاد با یکدیگر داشته باشند. اگرچه موراجی یک شخصیت نسبتاً کوچک در کلیت داستان سریال شوگان است، اما چیزهایی به این سریال اضافه می کند و در هر قسمتی که در آن ظاهر می شود، حضوری خوشایند دارد که مخاطب را آرام و دلگرم می کند، به ویژه برای کسانی که نگران جان و توراناگا هستند.
۶- پدر مارتین آلویتومارتین آلویتو یک راهب پرتغالی است که مدت ها قبل از رویدادهای سریال به ژاپن فرستاده شده است. در حالی که او به شکلی بی نقص به زبان ژاپنی صحبت نمی کند، همچنان تمام تلاش خود را انجام می دهد تا با سامورایی های اطراف خود ارتباط برقرار کند.
آلویتو متفکر و دلسوز، تصمیم می گیرد از ایمان خود به عنوان وسیله ای برای اهداف خیر استفاده کند و به دنبال انجام آنچه درست و با فضیلت است، باشد. او اغلب با بازرگانان پرتغالی توطئه می کند، اما در نهایت به دنبال اتحاد با توراناگا است، زیرا معتقد است این بهترین کار است.
جدای از آن، آلویتو به دنبال گسترش دامنه دسترسی کلیسای کاتولیک در ژاپن است و معتقد است که این وظیفه خدادادی او به عنوان یک راهب است. همچنین در یک فلش بک مشخص می شود که ۱۴ سال قبل از وقایع سریال، آلویتو متوجه تنهایی و سرگردانی دیوانه کننده ماریکو شده است و تنها کسی بود که به اندازه کافی مهربان بود که او را پذیرفته و به او دلیلی برای زندگی داد. به طور کلی، آلویتو مرد خوبی است، حتی اگر سرسختترین یا قدرتمندترین نباشد.
۵- یوسامی فوجییوسامی (اوسامی) فوجی همسر جان بلکثورن پس از رسیدن به مقام نجیب زاده است. اساساً، این بدان معناست که او به نحوی صیغه بلکثورن است و برای مدت کوتاهی و بر اساس درخواست توراناگا به جان خدمت خواهد کرد، به هر نیازی که او داشته باشد، از جمله نیازهایی که ماهیت جنسی دارند، رسیدگی کند.
به نظر می رسد که فوجی چندان از شغل خود لذت نمی برد، اما جان با شرایط او همدردی می کند و به دلیل احترام نسبت به این زن رنج کشیده و داغ دیده، از داشتن رابطه جنسی با او امتناع می کند. موئکا هوشی، بازیگر این نقش، مظلومیت و صبوری با خود به این شخصیت می آورد که دقیقاً همان چیزی است که از کسی در شرایطِ فوجی انتظار می رود.
او مایل نیست همسر جان باشد، اما همچنان آماده انجام وظایف خود است، اگرچه وقتی رابطه جنسی کنار گذاشته می شود، به وضوح نفس راحتی می کشد. از این طریق، فوجی رفته رفته نسبت به جان رفتار محترمانه ای در پیش می گیرد و او را به عنوان یک انسان و نه یک مهاجم خارجی می پذیرد. او ممکن است در مقایسه با دیگران شخصیت قدرتمندی نباشد، اما فوجی قدرت و انعطاف پذیری را در جایی که بیشترین اهمیت را دارد به خوبی نشان می دهد.
۴- کاشیگی یابوشیگهیابوشیگه یکی از شخصیتهای خاکستری اصلی سریال شوگان است که اغلب از پیچیدهترین و خوش ساخت ترین شخصیتهای سریال مربوطه خود هستند. در حالی که یابوشیگه در ابتدا به شدت وفادار و کمی شوخ طبع به نظر می رسد، تمایل او به خشونت شدید باعث می شود که انسان خوب یا دوست داشتنی جلوه نکند.
بدتر از آن، اتفاقات متوالی در ادامه داستان نشان می دهد که او ممکن است هر دو طرف را بازی داده و مخفیانه به ارباب خود خیانت کند تا دامنه نفوذ سیاسی خود را گسترش دهد. در حالی که حس شوخ طبعی گاه به گاه او خوب است، و او واقعاً گاهی اوقات موفق می شود کار درست را انجام دهد، پیچیدگی و شخصیت منحصر به فرد یابوشیگه او را به شخصیتی بسیار مبهم تبدیل می کند.
او همیشه تماشاگران را در حال حدس زدن و گمانه زنی نگه می دارد در این مورد که او واقعاً چه میخواهد، و در طول داستان چهرهای جذاب باقی میماند. بسته به نظر مخاطب، یابوشیگه در پایان شوگان می تواند خوب یا بد باشد اما قطعاً خود را در میان بهترین شخصیت های سریال تثبیت کرده است.
۳- جان بلکثورنجان بلکثورن اولین شخصیت اصلی معرفی شده در سریال شوگان است. او یک کاپیتان کشتی است که با دستوری مبنی بر نابودی مذهب کاتولیک در منطقه و هدایت ساکنان ژاپن به مذهب پروتستان به ژاپن می آید، ماموریتی که به ولیعهد بریتانیا اجازه می دهد تا نفوذ بیشتری بر این مجمع الجزایر داشته باشد.
با این حال، زمانی که سامورایی های ژاپنی خدمه دچار سوءتغذیه شده او را دستگیر می کنند، نقشه بلکثورن به هم می ریزد. صریح و گستاخ، جان هیچ مشکلی در بیان احساس واقعی خود از بودن در این سرزمین عجیب و غریب و متفاوت از سرزمینی که او آن را خانه می نامد، ندارد.
او بارها اشاره می کند که چگونه فرهنگ باستانی ژاپن را عجیب و عقب مانده می بیند و به نجیب زادگان فحش می دهد. جان، قهرمان واقعی سریال شوگان است، و ماجراجویی های او باعث می شود که نظراتش به شدت تغییر کرده، اتحاد قدرتمند با لرد توراناگا ایجاد کرده و در نهایت آغوشش را به روی فرهنگ ژاپنی اطرافش بگشاید.
در حالی که واضح است که او همچنان میخواهد به خانه اش در بریتانیا بازگردد، جان دچار تغییر درونی و فکری مهمی میشود و پس از اینکه متحدان جدیدش بارها جان او را نجات میدهند، ژاپن را بیشتر میپذیرد.
۲- تودا ماریکوماریکو یکی از بهترین شخصیت های سریال شوگان است، به لطف طبیعت سرد و منزوی اش که او را به عنوان یک حضور مرموز در کل داستان حفظ می کند. او در ابتدا به عنوان مترجم و ملازم جان بلکثورن تعیین شده، درس های مفیدی در مورد قوانین و آداب و رسوم ژاپنی به او آموخته و سخنان او را تفسیر می کند تا متحدانش آنها را درک کنند.
در حالی که به وضوح او دوست ندارد درباره گذشته اش صحبت کند، ماریکو در نهایت با جان دردل کرده و بسیاری از اتفاقات زندگی خود را فاش می کند و نشان می دهد که رفته رفته به جان اعتماد کرده است. بعداً مشخص می شود که او به جان کمک می کند نه به این دلیل که او را دوست دارد، بلکه از سر وظیفه. او کار خود را انجام می دهد، هیچ سوالی نمی پرسد.
در حالی که او رفتار احساسی و نرمی دارد، حس قوی انسجام اخلاقی ماریکو او را به عنوان یک شخصیت برجسته در شوگان برجسته می سازد. او ممکن است زیاد شبیه یک مبارز نباشد، اما از نظر فکری بسیار قوی است، که به همان اندازه سامورایی بودن مهم است، اگر نه بیشتر.
۱- لُرد یوشی توراناگاتوراناگا با بازی هیرویوکی سانادای بزرگ، یکی از شخصیت های اصلی سریال شوگان، یکی از پنج بوشو (نایب السلطنه) است که بر ژاپن حکومت می کنند تا زمانی که وارث جوان امپراتوری به بلوغ برسد. او مطمئناً در نظر دیگر بوشوها محبوب نیست، همه آنها مخالف موضع او هستند و به نظر می رسد به دنبال هر فرصتی هستند تا او را به زمین بزنند.
با وجود این تلاشهای مکرر برای نفی قدرت سیاسیاش، توراناگا همیشه دو قدم جلوتر از دشمنانش است، همان چیزی که اغلب به خاطرش شناخته می شود، حتی در میان دیگر اشراف ژاپنی. علاوه بر این، او یکی از معدود افرادی است که در اوایل سریال به خود زحمت می دهند تا به حرف های جان گوش دهند.
توراناگا همیشه مشتاق یادگیری فرهنگ و تکنیک های اروپایی است و جان را به عنوان یک متحد بالقوه می بیند تا یک مهاجم خارجی. توراناگا به جان فرصتی میدهد که شاید حتی لیاقتش را هم نداشته باشد و پیوندی عمیقاً متقابل و محترمانه با او ایجاد میکند.
همچنین توراناگا مایل است سنت های ژاپنی را با ارتقای جان به درجه نجیب زادگی زیر پا بگذارد، مقامی که اعطای آن به خارجی ها امری عادی نیست. شخصیت باز و پذیرنده، دانایی، شوخ طبعی و طبیعت دوستانه توراناگا او را به بهترین شخصیت سریال شوگان تبدیل کرده است.
کانال عصر ایران در تلگرام